یکی از فلسفه های تشکیل گروه های آموزشی خلق وایجاد انگیزه برای مشارکت فکری معلمین در نظام آموزشی و تربیتی می باشد ، با توجه به ضرورت مشارکت معلمان و مدیران مدارس در برنامه ریزی ها ،تصمیم سازیها و تصمیم گیریها ،((گروه های آموزشی )) از یک سو به عنوان نهادی علمی آموزشی و از سوی دیگر بازویی توانا برای کارشناسان حوزه های ستادی و اجرایی تشکیل گردیده اند.
در دینای پیشرفته و پیچیده امروز برای تربیت و آماده سازی نیروهای ماهر و متخصص جامعه ،باید به نظام آموزشی متکی بود،نظام آموزشی از آن نظر که قادر است نیروهای متخصص و کار آزموده مورد نیاز جوامع را آموزش دهد سهم مشخصی در رشد وتوسعه جوامع بشری دارد .
اهمیت این نیروهای کار آزموده درپیشرفت و ترقی جامعه به اندازه ای زیاد است که کمبود یا نا کارآمدی آنان سبب توقف پیشرفت و توسعه آن جامعه می گردد .برای نیل به این هدف در حال حاضر مکانی غیر از مدارس و از آن مهمتر گروه های آموزشی (که محل تولید فکر می باشند )وجود ندارد .
درعصر انفجار اطلاعات که هر روز با روز دیگر از نظر داده های اطلاعاتی فرسنگ ها فاصله دارد ،بخشی از نیرو های انسانی سیستم آموزش و پرورش فرصت نمی یابند روزنامه ای را ورق بزنند تا چه رسد به مطالعه کتاب و مطالعه مجلات تخصصی و مراجعه به سایت های پیشرفته علوم خاص و رشته های تخصصی اینترنت و .....
در نظام آموزش و پرورش هر تحولی اگر بنا باشد صورت پذیرد جز با مشارکت فرهنگیان و معلمین امکان پذیر نیست و « مشارکت » خود مقوله بحث انگیز « روز » است که انگیزه می خواهد،امروزه بیش از هر مبحث دیگری « بحران مشارکت » برای دولتها ،نهادها ،سیستم ها و.....یک بحث جدی است .
نظام آموزشی هر چقدر بتواند مشارکت معلمین را در ساماندهی و ایجاد انگیزه و با طراوت کردن سیستم آموزشی جلب کند یک قدم به موفقیت نزدیکتر شده است و یکی از فلسفه های تشکیل گروه های آموزشی ، خلق و ایجاد انگیزه برای مشارکت و رفع « بحران مشارکت » معلمین در نظام آموزشی است گروههای آموزشی توانمند در صورت حمایت مدیران ارشد سازمانی می توانند با برگزاری همایشهای علمی و تخصصی به ویژه کارگاههای آموزشی علمی
« مشارکتی » پاسخگوی نیازهای آموزشی معلمان باشند و موجبات رشد وارتقا آموزشی را فراهم نماید .
در این عصر که عصر انفجار اطلاعات نام دارد و هر روز اطلاعات دستخوش تغیيرات نو و جدیدی می شوند لازم است از جدیدترین اطلاعات روز و تخصصی مطلع شوند و با پژوهش ، خلاقیت و نوآوری که تنها در مقام عمل و اجرا مفهوم پیدا می کند بتوانند در انتقال مطالب و مسائل آموزشی به طور اصولی و پایدار موفق باشند .
اگر معلم از وسیله ای که می سازد لذت ببرد ،کودک هم از ساخته معلم لذت خواهد برد، کودکی که امروز از ساختن لذت ببرد ،.فردا کشور را می سازد .در این صورت آموزش وپرورش خواهد توانست به اهداف اصولی خود که ایجاد انگیزه و مشارکت جدی دانش آموزان ، پیشرفت اهداف آموزشی اثربخش عملی ، پرورش قوه ابتکار.،خلاقیت و نوآوری در دانش آموزان ، ایجاد حس اعتماد بنفس و خود باوری در دانش آموزان می باشند برسد .
در یک نظام تاثیرگذار آموزشی یک معلم کار آمد ، اطلاعات و دانش مناسب و به روز خود را تقویت خواهد نمود ، او می داند که یک معلم خوب ، خوب به دنیا نمی آید ، بلکه خوب ساخته می شود . معلم می داند که دستگاه آموزش و پرورش به مثابه بارزترین نمود سرمایه گذاری نیروی انسانی ، در شکوفایی هر کشورنقش اصلی را بر عهده دارد .
یکی از ماموریتها و وظایف گروههای آموزشی، ارتقای دانش ، مهارت و عملکرد علمی و حرفه ای خود و معلمان می باشد. معلمان می بایست علاوه بر تخصص رشته ای الزاما مهارت حرفه ای را نیز دارا باشند .
گروههای آموزشی به عنوان هسته های کیفیت بخش می توانند ارتباط بین معلمان و کارشناسان اجرایی و ستادی را به خوبی تعمق بخشند که این ارتباط درنهایت منجر به پیشبرد امر آموزش و بهبود آن خواهد شد . لذا اعضای گروههای آموزشی کسانی هستند که از آنان به عنوان تولیدکنندگان فکر واندیشه و برنامه ریزان آموزشی در تحلیل محتوای کتب درسی یاد شده است .
لاز م است به تخصص و آفرییندگی علمی دست پیدا کنند تا بتوانند در جلسات کارگاهی و نشست های تخصصی موثر واقع شوند (رشد تکنولوزی آموزشی سال ۷۴ ص۲۷ و ۲۸)
گروه های آموزشی هسته و مغز متفکر نظام آموزشی محسوب می شوند
لازمه پویایی یک نظام آموزشی ، وجود ارتباط و تعامل میان بخشهای مختلف آن است . گروه های آموزشی که حلقه اتصال میان برنامه ریزان ، مربیان ، مدیران و معلمان می باشند همواره کوشیده اند تا مشارکت معلمان را در اظهارنظر نسبت به برنامه های آموزشی ، درسی وارائه پیشنهادها و دیدگاههای اصلاحی فراهم سازند گروههای آموزشی به عنوان هسته های کیفیت بخش می توانند ارتباط بین معلمان و کارشناسان اجرایی و ستادی را به خوبی تعميق بخشند که این ارتباط درنهایت منجر به پیشبرد امر آموزش و بهبود آن خواهد شد .
ژان پیازه (۱۸۹۶-۱۹۸۰)فیلسوف و روان شناس معروف سوئیسی « خلاقیت و تخصص » را دو خصوصیت و ویژگی مهم برای موفقیت مربیان و معلمان دانسته است . لذا اعضای گروههای آموزشی کسانی هستند که از آنان بعنوان تولید کنندگان فکر و اندیشه و برنامه ریزان آموزشی در تحلیل محتوای کتب درسی یاد شده است . لازم است به تخصص و آفرییندگی علمی دست پیدا کنند تا بتوانند در جلسات کارگاهی و نشست های تخصصی موثر واقع شوند
(رشدآموزشی-۱۳۸۵ص ۳۰ و۳۱)
طراحی آموزشی
فرایندی است پویا و زنده که عناصر تشکیل دهنده آن دائماً با یکدیگر در تعامل هستند .
آموزش مناسب و عینی و آموزش موثر به طراحی دقیق نیاز دارد . فرایند تدریس و یادگیری با استفاده از رسانه ها موثر است ، به طور کلی « طراحی آموزشی » فرایند نظامداری است که معلمان در طرح اجرای موثر فرایند یادگیری ،آموزش و ارزشیابی از آن استفاده می کنند تا نتایج مطلوب یادگیری (از سوی دانش آموزان )بدست آید .
اولين اقدام در راه حل هر مشكل « شناخت دقيق آن » است حال تصور كنيد كه معلم پايه پنجم هستيد و مي خواهيد يك درس علوم را درباره « فسيل » براي ارائه به دانش آموزان خود آماده كنيد .
شما علاقه منديد دانش آموزانتان پس از اتمام درس بتوانند نحوه تشكيل فسيل ( كاربردي ) را ياد گرفته و بتوانند توضيح دهند و به صورت عملي با خمير و وسايل مورد نياز بتوانند فسيل درست نمايند .
لذا براي اينكه دانش آموزان درس را خوب بفهمند به يك سري اصول در طراحي آموزشي ، وسايل و روش تدريس مناسب نياز داريد . تحقيقات نشان داده است كه در برنامه هاي آموزشي نتايج مورد نظر زماني به دست مي آيد كه فعاليت هاي متعدد يادگيري و انتخاب رسانه هاي مناسب در يك فرايند نظامدار شامل عناصر مرتبط با هم تنظيم شوند . از بنيانگذاران طراحي آموزشي مي توان ادوارد ثرندايك ، بنيامين بلوم ، اسكينر و گانيه را نام برد . (صفوی ،امان اله ص۵۸ )
گروه های آموزشی آنچه که هست:
واقعیت تلخی که باید به آن اعتراف کرد ذهنیتی غیرمثبت است که کادر آموزشی نسبت به گروههای آموزشی دارند و بیشتر به جای اینکه آنان را به عنوان تسهیل کننده امر آموزش ، تدریس و مشاورخود بدانند از آنان به عنوان افرادی غیرحرفه ای وتخصصی که بیشتر نقاط ضعف وکمبود را توجه می نمایند یاد می شود . نتایجی که از بحث آسیب شناسی گروه های آموزشی بدست آمده نشان می دهد که به دلایلی مختلف ، مدیران آموزشی ذهنیتی غیر مثبتی از این گروهها دارند.
گروه های آموزشی چگونه باید باشند:
گروه های آموزشی در یک نگرش مثبت باید صافی آموزش و تسهیل کننده فرایند یادگیری باشند . هر کدام از اعضای گروه های آموزشی با توجه به دیدگاه مدیران باید کارشناس خبره ای در خصوص طراحی آموزشی ، طراحی سؤال ،بودجه بندی کتاب ،تحلیل محتوای کتاب درسی و معلم خوبی از نظر تدریس و نظریه پرداز مؤثری برای آموزش و پرورش باشند .
در دیدگاه مثبت مدیران ،گروه های آموزشی می توانند به عنوان پایگاه های علمی ، مرکز تصمیم گیریها و تصمیم سازیها باشند و همچنین باید کارشناس ، راهنما و ناظر آموزش (تسهیل کننده امر آموزش )باشند .(مجموعه مقالات سال ۸۱ ص۱۴۴ و ۱۴۵)
فناوري اطلاعات و سواد علمي براي گروه هاي آموزشي :
از اساسي ترين نيازهاي شهروندان در جهان امروز اين است كه درباره ِ مقوله اي به نام « سواد علمي فناورانه » اطلاعات كافي داشته باشند ، سواد علمي فناورانه شامل مجموعه اطلاعات و مهارت هايي است كه هر انساني براي زندگي بهتر و در زمينه علوم و فناوري بايد آن را بداند .
اين سواد امروزه يكي از مشخصات اساسي توسعه جوامع شده است ، به اين معنا كه هر شخصي در هر شغلي ، براي انجام بهتر كارهاي خود ، به يك سلسله مهارت و دانش نياز دارد كه به آنها سواد علمي و فناورانه مي گويند . كه به نظر مي رسد يك عضو گروه آموزشي لازم است كه به اين مهارت توانايي كافي داشته باشد .
تغييرات فناوري اطلاعات و ارتباطات ،تنها به بخشي از جامعه محدود نمي شود و همه بخش ها را در نورديده است امروزه پاي فناوري اطلاعات و ارتباط به آموزش هم كشيده شده است . اكنون روزي نيست كه خبر جديد و كاربرد متفاوتي از IC در عرصه فرايند ياددهي – يادگيري به گوشمان نرسد و سرعت تغييرات بسيار زياد است و هرگونه غفلتي ،پشيماني شرم آوري را در پي دارد . به ديگر سخن ، اگر قياس را قياس مع الفارقي بدانيم ، IT آش كشك خاله است و چه بخواهيم و چه نخواهيم ، با تزئينات فراوان از جمله پياز داغ و نعنا و سير ، روي ميز آموزش و پرورش ، قرار داده شده است .
آش كشك خاله ! به زودي با محتوياتي جديدتر و تزئيناتي متفاوت تر ، درباره آموزش و پرورش ما خودنمايي خواهد كرد . براي روبرو شدن با آش جديد آماده ايد ؟ !
هر روز كه مي گذرد و در دنياي انفورماتيك غوطه ور مي شويم ، بين معلمان و دانش آموزان شكاف اطلاعاتي عجيبي نمايان مي شود و با كمال تاسف لحظه به لحظه اين « شكاف ديجيتالي » عميق تر و شگفت انگيزتر مي شود .
در فرايند ياددهي و يادگيري بين فراگير و معلم ، محتوا نبايد تحميلي باشد ، محتوا بايد برايند تلاش و توليد و انتخاب معلمان مطابق با توان و ذوق و نياز فراگيران و در راستاي برنامه هاي كلان و استراتژي كشوري با رويكرد بومي و منطقه اي باشد .
اگر مي خواهيم معلماني توليدگر و انتخاب گر داشته باشيم ناچاريم به سواد علمي - فناورانه اي دست يابيم .
نظرات شما عزیزان: